اما وود هاوس یک زن جوان ثروتمند، نفیس و کاملا خودخواهانه است که در دنیا زندگی می کند و او را به شدت ناراحت می کند.
جین آستن طعم خود را برای برداشتن مشاهدات اجتماعی و استعداد خود برای سرمایه گذاری رویدادهای به ظاهر بی اهمیت با اهمیت اخلاقی عمیق را تحمل می کند؛ زیرا اما با طنز ملایم از توپ های استانی و اتاق های نشیمن، در کنار مواجه شدن با شیرین هریت اسمیت، خانم بیتس چت و خسته کننده، و پدر پوچ او، آقای وود هاوس، یک گالری خاطره ای از بهترین شخصیت های آستین است. اما به نظر می رسد که هر نوع رابطه ای غیرممکن است، اما تلاش می کند تا ازدواج ثروتمند برای فقیر هریت را ترتیب دهد، اما از احساسات خود برای آقای نایتلی خوشم نمی آید. مجموعه ای از فراز و نشیب های شگفت انگیز که در آن هر نوع مکانیسم اجتماعی و کمی عجیب و غریب به طرز وحشی های خوشمزه می پردازد. اگرچه Austen قهرمان او را به عنوان یک شخص یافت که هیچکس جز خودم خیلی دوست نخواهد داشت، اما او با هوشمندانه بافته، کمدی عجیب و غریب و رمان دوستانه رفتار می کند.
خرید کتاب اما
جستجوی کتاب اما در گودریدز
معرفی کتاب اما از نگاه کاربران
در سه کلمه: شوخ، سرگرم کننده، جذاب. @ هیچ جذابیتی با لمس قلب وجود ندارد، @ بعضی از مردم ممکن است بدانند که من در زمان خواندن کتابهای آستنز در گذشته سخت بودم. Ive سعی کرد Pride and Prejudice را دو یا سه بار خواند (من فکر می کنم من فقط چند بار در هر دفعه قبل از رها کردن)، و دیگر کتاب Ive خوانده شده است Persuasion (که من موفق به به پایان رسید و به طور کلی من آن را دوست داشتم) . با این حال، از اینکه چقدر از اما لذت بردم، خوشحال شدم. من فکر می کنم اصلی ترین چیز این بود که اما فقط برای خواندن بسیار سرگرم کننده بود. من هنوز هم متوجه شدم که من باید کمی سخت تر از آنچه که من با یک کتاب غیر کلاسیک داشته باشم متمرکز کنم، اما گفتگو فوق العاده بود. من همیشه می شنوم که مردم درباره آستنس صحبت می کنند و من قطعا متوجه منظورشان در این کتاب شدم. پس از شروع کاملا آهسته، من از طریق بسیاری از باقی مانده داستان، لبخند زدم. شخصیت ها واقعا عالی بودند. اگرچه اما ناخودآگاه بود و خیلی جالب بود، هنوز تصور می کردم او دوست داشتنی است و از رشد شخصیت او لذت می برم. من آقای نایتلی را دوست داشتم و حتی دوست خانم بیتس فوق العاده سخاوتمندانه. شخصیتی که بیش از همه آزاردهنده بود، خانم التون بود - جادو من، او ناخوشایند بود! من معمولا این شخصیت ها را در کلاسیک احساس نمی کنم، اما شخصیت های این کتاب را دوست داشتم یا دوست داشتم متنفر باشم. به طور کلی، من واقعا از Emma از آن لذت می بردم و قطعا باعث شده بودم که یکی دیگر را در Pride و Prejudice بگذرانم (امیدوارم برخی از زمان این سال). توصیه شده برای: افرادی که می خواهند یک کلاسیک سرگرم کننده را بخوانند! این یک کتاب نسبتا طولانی است، اما من فکر کردم ارزش آن زمان آن است که من را بخواند. ~~~ نقد نیز نوشته شده در اینجا.
مشاهده لینک اصلی
من اغلب دیده ام اما در فهرست رمان مورد علاقه ی جین آستن بسیار کم است که اشتیاق من برای خواندن آن نیز در نتیجه بسیار کم بود. به جای تعجب، این رمان یک لذت مطلق برای خواندن (\u0026 amp؛ گوش دادن به) بود. در طول کتاب، من به خودم فکر کردم که چند بار بهم نگفتم که چطور من فقط دوستم را عوض کردم. اما وود هاوس. و داستان داستان پیشرفت کرد، خانم Woodhouse بیشتر و بیشتر واقعی شد علیرغم ثروت و خانواده شوم او. من متوجه شدم که او کاملا گیج کننده است - بسیار کاریزماتیک و پر از زرق و برق. به طرز ناخوشایندی باهوش و در عین حال بسیار غیرمعمول در دیگران است. این کیفیت متضاد چیزی است که باعث شد تا او به من مربوط باشد. این واقعیت این نیست؟ هیچ کس در تمام شیوه های زندگی عاقلانه نیست. و اعدام داستان قلب آن همه چیز بود - شرایط خیلی غیر قابل باور نیست، دلایل ارائه شده در روایت به نظر منطقی و صحیح به نظر می رسد. این کار به صورت یکپارچه و با ظرافت انجام شد. به طور جدی، پایان دادن به اما مانند شبیه به جین آستن است. او تقریبا مانند او رمان داستانی را نوشت اما نزدیک به مطالعه شخصیت ها و ذهن و نحوه رفتار آنها رفتار می کرد. هنگامی که من به پایان رسید، تعجب این کار فقط ذهن من را دوباره پرتاب کرد. هر چیزی کوچک به طور ناگهانی به معنای چیزی بیشتر است و یا تفسیر شما از صحنه های خاصی می تواند بسیار دور باشد. و من نمی توانم کمکم را در مورد خودمحور و همچنین امسا تعجب کنم. پس از آن، شادی بود که بعد از آن منعکس و خندید. جین آستن نابغه بود، واقعا. من آن را دو بار به پایان رسانده بودم و قدردانی من فقط می تواند رشد کند. * توجه داشته باشید * اما وود هاوس یکی از محبوب ترین شخصیت های من بوده است.\n- کتاب صوتی توسط Moira Fogerty خواند
مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** گروه خواندن و \u0026 LSono واقعا خوشحالم که این کتاب را در آخرین بار خوانده شده است. Austen به سادگی الهی است. من Verisone Mondadori با 500 صفحه داشتم و تصویب کردم، اما من آن را در یک نفس خواندن. من نمی توانم از کتاب بیرون بیایم. من آستین @ را دوست دارم فقط او می تواند به خوبی به شخصیت ها، موقعیت ها، و تنها او می تواند و خواهد بود بسیار عجیب و غریب و کسی را دست انداختن شرکت از آن زمان. چیزی که شیمیا به آن فکر می کند این است که چگونه برخی از سخنرانی ها می توانند به راحتی به روز ما منتقل شوند. من واقعا آن را دوست داشتم به نظر می رسید آنجا بود. مثل دیدن واقعیت تلویزیون در بورژوازی انگلیسی ثروتمند XD.Emma در اوایل دهه 1800 بود که در ابتدا بسیار زیاد بود، به طوری که منحصر به فردی بود که من را ناراحت کرد. اما به آرامی اتفاق می افتد و من عذرخواهی می کنم. به طور خلاصه، به جز آقای نایتلی، آنها به او می گویند او خوب است، هوشمند، زیبا است، این همه! و هریت به همان اندازه مؤمن است. عروسک بدون مغز و در نهایت نیز متکبر. خوشبختانه، او پس از آن فاقد است. آقای Woodhouse. اینجا او را دوست دارد واقعا. من مثل یک دیوانه خندیدم هم برای او و هم برای خانم بیتس. نشان می دهد. دو نفر از افراد موفق به کمال رسیدند. آقای التون از تنفر. من حتی آنها را نامزد نمی کنم. فرانک یک بچه احمقانه و حیله گر است، اما خیلی دوست دارد که ببخشاید ^^ سپس ما درباره آقای نایتلی صحبت می کنیم. از لحظه اول من عاشق شدم هر کلمه ای که گفت گفتم با مادر عزیزم دوست داشتنی بود و به لطف او، اما تغییر می کند، رشد می کند. و به همین دلیل من او را دوست داشتم. و آن را بسیار خوب است که اگر در آغاز بیش از حد در مورد قضاوت آقای نایتلی مهم نیست، به آرامی او متوجه می شود که او حق است. و او احساس خستگی می کند ما می خواهیم درباره اعلامیه در چوب حرف بزنیم چشمان قلبم را چشیدم اما من یک ترس دیوانه داشتم که به پایان نرسید، من نمی دانم چرا! تا آنجا که آخرین صفحات را با دندانهایم می خوانم، اما بعد وقتی آخرین کلمه ی رمان را می خوانم که قلب من پر از شادی است، این کتاب سوء تفاهم منحصر به فرد است. و یک جانشینی از صحنه ها و پرده های وحشی. و عزیز عزیز من هیچ چیز را فهمیدم که فکر می کردم شما از همه بیشتر از همه ناراحت شدید! XD با عرض پوزش من فکر نمی کنم بررسی خوبی انجام دادم، اما هنوز هم کمی ناراحت هستم ^^ با تشکر Austen برای داشتن و دادن این مروارید کمی.
مشاهده لینک اصلی
EDIT: باشگاه می خواند کلاسیک عزیزم. 3.5 ستاره اولین خواندن: 4 ستاره با امام، من 6 رمان اصلی جین آستن را خوانده ام. این باعث خوشحالی من شده است؛ زیرا یک طرح خنده دار و دخیل بودن معمول کمدی ها دارد. اما من را شگفت زده کرد، به رغم داشتن ویژگی های نارکسیستی و گناه بیهوده، به همان اندازه می خواست. شخصیت های دیگر به توسعه بیشتر یا کمتر به بحث می پردازند. با این حال، آستن بر روی اما و تکامل او و کشف احساسات خود تمرکز می کند. اگر 5 ستاره را قرار ندهم برای دو کاراکتر بی رحمانه غیر قابل تحمل است که فصل کامل را درباره چیزها بدون معنی صحبت می کنند و این کار کمی به دلیل پیشرفت داستان انجام شده است. (مشاهده اسپویلر) بیتس و خانم التون آه، چه چیزی شما را هدر می دهد اول با شهردار بلوابل دی سونیور و دومین با آن مانیا برای مقایسه همه چیز، کاملا همه چیز، با Maple Grove، محل مبدا. چند تا پاراگراف را به خاطر این دو با تلاش خواندید؟ (پنهان کردن اسپویلر)] و پایان، که در یک نقطه طولانی شد و بعد نیز عجله کرد.
مشاهده لینک اصلی
من دوست دارم ازت ممنونم (این منفوریت من Gwyneth Paltrow بود.مطمئن بیشتر midlandic با صدا undisguied جنوبی twingo.این آهنگ و رقص در مورد انگلیسی رز Vivien لی به راحتی در نقش یک هلو جورجیا درهم ریختن پول منهتن انگلیسی بهتر از زباله های باتلاق است. در یخ تبدیل به آب و آب تبدیل می شود به گاز، من گاز. با صدای بلند و مرگبار.) (این است که بخش شوخی بخش خنده جالب از نظر من است.) او تا به حال یک زندگی جذاب و هیچ چیز واقعا بد هرگز برای او اتفاق افتاده است. من عجیب و غریب با تصاویری از زندگی راحت زمانی که احساس می کنم احساس راحتی نیست. برای چیزهایی مثل این، تعادل ظریف برای من وجود دارد. با Amelie من خوب است مردم می توانند خوب باشند و پاریس مثل زمان هایی که من می توانستم یخ زده و آبدار بشمارم (ممکن است ابرهای بارانی فقط از سر من پیروی کنند). شاید باعث شود که من دوست دارم فکرش را بکنم که من بیرون رانده می شوم. من احساس غرور نمی کنم چون جولیا رابرتس در خانم زیبا وقتی که نمی توانستم او را بفروشم. اما گاهی اوقات وقتی رابرتز به خرید میرود و گاهی اوقات، آقا، ممکن است من بیشتر بخورم. @ Chefs Boyardee به دنبال شهامت یتیمان است. احتمالا احتمالا امیدوارم که در تاریخ با شخص دیگری اصلاح شود، نمیتواند برای مدت پنج ثانیه بماند. صبر کنید، بنابراین شما می گویید که شما نمی خواهید بیرون بیاورید؟ من او را دوست نداشتم زیرا او یک اسنو مزاحم بود. به نظر نمی رسد که خواهر بزرگ او را در همه چیز ببوسد. بیشتر شبیه به دوستی است که به شما می گوید دوست دوستانه خود را دوست دارند زیرا همه باید آنچه را که می خواهند بخواهند. اشتباه است اما شرارت آن نیست (یا این است؟). من دوست داشتم که آقای نایتلی عاشق او بود با وجود چیزهای. من از دوست پسر سابق بیزارم که به طور مداوم همه چیز را درباره من تعریف می کند. احتمالا \"نایتلی\" (من و خانم التون در شرایط صمیمی قرار دارند و می توانند عناوین را از دست بدهند) احتمالا به دلیل ناکامی به سر می برند. با این حال او چنین چیزی نداشت. من حدس می زنم که کمی بلوغ به دارو کمک می کند به طعم لذت بخش ترین. من عاشق جامعه و مراقبت از یکدیگر است. این فرد هرگز در یک مکانی مانند آن چیزی که کمی کمکتان می کند زندگی می کند. یا نه. آنها چیزی برای انجام دادن ندارند، اما شایعاتی نیستند. چگونه برخی از مکان های شنیده می شوند زمانی که آنها هیچ کاری انجام می دهند؟ مکان های دیگر آنها گاو نر (و بازگشت به rodeos). در جنوب آمریکا جنس در سنگهای خاکی (و سپس سوالات بی دست و پا از gynos) وجود دارد. بی نظیر عالی است. من چارس خط را دوست داشتم در مورد یتیم @ Monet @. @ آنها عالی از دور دور به نظر می آیند، اما آن را درست مثل یک ظرف غذا بزرگ قدیمی نزدیک قرار دهید. @ چیزی برای گفتن از این که از بالا به پایین از روش نوجوانان تفکر است. (امیدوارم چیزی برای گفتن داشته باشید زیرا این کار را انجام می دهد.) اما همانند آن است. شاید خوش شانس باشد که نباید با مسائل دیگر مقابله کنیم. هیچ کس واقعا نمی داند چگونه در بعضی موقعیت ها واکنش نشان می دهد. ما فقط دوست داریم به خوبی فکر کنیم به نحوی رفتار کنیم. حداقل دختر مایل است که در نهایت به دیگران گوش دهد. آیا سندرم کودک را خراب کرده است؟ (من حداقل مورد علاقه چهار بچه تا شناسایی از دست اول نمی دانم.) اما خواهر، مطمئن، اما کاملا پدر و مادر خود را مورد علاقه است. من می خواهم حدس بزنم که چگونه بسیاری از خواهر و برادر ها با رفتار خود شخص است. یک بار من مرده بودم اشتباه بود معلوم شد برادران و خواهران مسن تر پانزده سال سن داشتند. مثل اینکه تنها فرزند است. شاید این نظریه ها را در مورد این و فعالیت های جوانان خسته کننده بسازد ... قطعا در آن روز همسایگان من را مورد جاسوسی قرار دادند. من با چشم انداز Austen در آن سرگرمی دیدم. (من همسایه ها را بر روی من جاسوسی کرده ام. این جاسوسی است. جاسوسی بد است.) نسخه کیت بکینزیل تلویزیون خوب است. من عاشق سامانتا مورتون هستم (به مدت پنج سال به او علاقه مند شدم * ژاک *) و او هریت را بازی کرد. یک نسخه خوب برای تماشای زنان است. با این حال Mark Strong مکیده است. من فکر می کنم او باید فکر کند که او قرار بود به آقای دارسی بازی کند. طنز کجا بود؟ (امروز قوی تر است به عنوان یک بد بد بهتر است) نگ، نین، ننگ. این کار شدیدا انجام شد، قوی! یرمن ناتمام یکی از تنها بازیگرانی است که منحرف شده بود و به آن فکر نمی کرد. به نظر من چه بود؟ @ (چگونه می توانم همیشه ایوان مک گرگور را دوست داشته باشم؟ دختران فقیر آلبرت فینی. من می خواهم به خاطر چیز واقعی بپردازید.) بله، پس او راضی هستم که از طرف من خیلی دوست داشتنی هستم. فیلم ها برای چیزهای مختلف خوب هستند. مورتون از طریق Toni Collette بهتر است از Hyperdrives استفاده کند (نه این که من در مورد چیزهای دیگر Kiwi را تحسین نکنم). کلثت هریت را به عنوان یک مغز گاو بدون مغز به جای یک دختر شیرین که به شدت می خواهد تنها دوست خود را دوست داشته باشد، بازی کرد. در مورد افرادی که در معرض دید قرار دارند، ممکن است چیزی را شنیده باشید که احساس خوبی نداشته باشد. این می تواند صدمه به خود را بررسی بیش از حد. بعضی از چیزهای خوب در این کتاب علاوه بر سمت حسادت من (من یک پیراهن سبز پوشیدن) وجود دارد. سرود رقص من از قرن نوزدهم بسیار شبیه به سرود رقص من است و از روزهای گرد و غبار خسته کننده سنگی است. این آسان است که تصمیم بگیرید که می دانید بهترین چیز برای همه افراد دیگر چیست و یا انگیزه های آنها را قضاوت می کنید همانطور که همه خودشان هستند اما. شاید تا حدودی اما نه همه چیز. من این کتاب را خیلی دوست داشتم.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب اما
خرید کتاب اما
جستجوی کتاب اما در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
من اغلب دیده ام اما در فهرست رمان مورد علاقه ی جین آستن بسیار کم است که اشتیاق من برای خواندن آن نیز در نتیجه بسیار کم بود. به جای تعجب، این رمان یک لذت مطلق برای خواندن (\u0026 amp؛ گوش دادن به) بود. در طول کتاب، من به خودم فکر کردم که چند بار بهم نگفتم که چطور من فقط دوستم را عوض کردم. اما وود هاوس. و داستان داستان پیشرفت کرد، خانم Woodhouse بیشتر و بیشتر واقعی شد علیرغم ثروت و خانواده شوم او. من متوجه شدم که او کاملا گیج کننده است - بسیار کاریزماتیک و پر از زرق و برق. به طرز ناخوشایندی باهوش و در عین حال بسیار غیرمعمول در دیگران است. این کیفیت متضاد چیزی است که باعث شد تا او به من مربوط باشد. این واقعیت این نیست؟ هیچ کس در تمام شیوه های زندگی عاقلانه نیست. و اعدام داستان قلب آن همه چیز بود - شرایط خیلی غیر قابل باور نیست، دلایل ارائه شده در روایت به نظر منطقی و صحیح به نظر می رسد. این کار به صورت یکپارچه و با ظرافت انجام شد. به طور جدی، پایان دادن به اما مانند شبیه به جین آستن است. او تقریبا مانند او رمان داستانی را نوشت اما نزدیک به مطالعه شخصیت ها و ذهن و نحوه رفتار آنها رفتار می کرد. هنگامی که من به پایان رسید، تعجب این کار فقط ذهن من را دوباره پرتاب کرد. هر چیزی کوچک به طور ناگهانی به معنای چیزی بیشتر است و یا تفسیر شما از صحنه های خاصی می تواند بسیار دور باشد. و من نمی توانم کمکم را در مورد خودمحور و همچنین امسا تعجب کنم. پس از آن، شادی بود که بعد از آن منعکس و خندید. جین آستن نابغه بود، واقعا. من آن را دو بار به پایان رسانده بودم و قدردانی من فقط می تواند رشد کند. * توجه داشته باشید * اما وود هاوس یکی از محبوب ترین شخصیت های من بوده است.\n- کتاب صوتی توسط Moira Fogerty خواند
مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** گروه خواندن و \u0026 LSono واقعا خوشحالم که این کتاب را در آخرین بار خوانده شده است. Austen به سادگی الهی است. من Verisone Mondadori با 500 صفحه داشتم و تصویب کردم، اما من آن را در یک نفس خواندن. من نمی توانم از کتاب بیرون بیایم. من آستین @ را دوست دارم فقط او می تواند به خوبی به شخصیت ها، موقعیت ها، و تنها او می تواند و خواهد بود بسیار عجیب و غریب و کسی را دست انداختن شرکت از آن زمان. چیزی که شیمیا به آن فکر می کند این است که چگونه برخی از سخنرانی ها می توانند به راحتی به روز ما منتقل شوند. من واقعا آن را دوست داشتم به نظر می رسید آنجا بود. مثل دیدن واقعیت تلویزیون در بورژوازی انگلیسی ثروتمند XD.Emma در اوایل دهه 1800 بود که در ابتدا بسیار زیاد بود، به طوری که منحصر به فردی بود که من را ناراحت کرد. اما به آرامی اتفاق می افتد و من عذرخواهی می کنم. به طور خلاصه، به جز آقای نایتلی، آنها به او می گویند او خوب است، هوشمند، زیبا است، این همه! و هریت به همان اندازه مؤمن است. عروسک بدون مغز و در نهایت نیز متکبر. خوشبختانه، او پس از آن فاقد است. آقای Woodhouse. اینجا او را دوست دارد واقعا. من مثل یک دیوانه خندیدم هم برای او و هم برای خانم بیتس. نشان می دهد. دو نفر از افراد موفق به کمال رسیدند. آقای التون از تنفر. من حتی آنها را نامزد نمی کنم. فرانک یک بچه احمقانه و حیله گر است، اما خیلی دوست دارد که ببخشاید ^^ سپس ما درباره آقای نایتلی صحبت می کنیم. از لحظه اول من عاشق شدم هر کلمه ای که گفت گفتم با مادر عزیزم دوست داشتنی بود و به لطف او، اما تغییر می کند، رشد می کند. و به همین دلیل من او را دوست داشتم. و آن را بسیار خوب است که اگر در آغاز بیش از حد در مورد قضاوت آقای نایتلی مهم نیست، به آرامی او متوجه می شود که او حق است. و او احساس خستگی می کند ما می خواهیم درباره اعلامیه در چوب حرف بزنیم چشمان قلبم را چشیدم اما من یک ترس دیوانه داشتم که به پایان نرسید، من نمی دانم چرا! تا آنجا که آخرین صفحات را با دندانهایم می خوانم، اما بعد وقتی آخرین کلمه ی رمان را می خوانم که قلب من پر از شادی است، این کتاب سوء تفاهم منحصر به فرد است. و یک جانشینی از صحنه ها و پرده های وحشی. و عزیز عزیز من هیچ چیز را فهمیدم که فکر می کردم شما از همه بیشتر از همه ناراحت شدید! XD با عرض پوزش من فکر نمی کنم بررسی خوبی انجام دادم، اما هنوز هم کمی ناراحت هستم ^^ با تشکر Austen برای داشتن و دادن این مروارید کمی.
مشاهده لینک اصلی
EDIT: باشگاه می خواند کلاسیک عزیزم. 3.5 ستاره اولین خواندن: 4 ستاره با امام، من 6 رمان اصلی جین آستن را خوانده ام. این باعث خوشحالی من شده است؛ زیرا یک طرح خنده دار و دخیل بودن معمول کمدی ها دارد. اما من را شگفت زده کرد، به رغم داشتن ویژگی های نارکسیستی و گناه بیهوده، به همان اندازه می خواست. شخصیت های دیگر به توسعه بیشتر یا کمتر به بحث می پردازند. با این حال، آستن بر روی اما و تکامل او و کشف احساسات خود تمرکز می کند. اگر 5 ستاره را قرار ندهم برای دو کاراکتر بی رحمانه غیر قابل تحمل است که فصل کامل را درباره چیزها بدون معنی صحبت می کنند و این کار کمی به دلیل پیشرفت داستان انجام شده است. (مشاهده اسپویلر) بیتس و خانم التون آه، چه چیزی شما را هدر می دهد اول با شهردار بلوابل دی سونیور و دومین با آن مانیا برای مقایسه همه چیز، کاملا همه چیز، با Maple Grove، محل مبدا. چند تا پاراگراف را به خاطر این دو با تلاش خواندید؟ (پنهان کردن اسپویلر)] و پایان، که در یک نقطه طولانی شد و بعد نیز عجله کرد.
مشاهده لینک اصلی
من دوست دارم ازت ممنونم (این منفوریت من Gwyneth Paltrow بود.مطمئن بیشتر midlandic با صدا undisguied جنوبی twingo.این آهنگ و رقص در مورد انگلیسی رز Vivien لی به راحتی در نقش یک هلو جورجیا درهم ریختن پول منهتن انگلیسی بهتر از زباله های باتلاق است. در یخ تبدیل به آب و آب تبدیل می شود به گاز، من گاز. با صدای بلند و مرگبار.) (این است که بخش شوخی بخش خنده جالب از نظر من است.) او تا به حال یک زندگی جذاب و هیچ چیز واقعا بد هرگز برای او اتفاق افتاده است. من عجیب و غریب با تصاویری از زندگی راحت زمانی که احساس می کنم احساس راحتی نیست. برای چیزهایی مثل این، تعادل ظریف برای من وجود دارد. با Amelie من خوب است مردم می توانند خوب باشند و پاریس مثل زمان هایی که من می توانستم یخ زده و آبدار بشمارم (ممکن است ابرهای بارانی فقط از سر من پیروی کنند). شاید باعث شود که من دوست دارم فکرش را بکنم که من بیرون رانده می شوم. من احساس غرور نمی کنم چون جولیا رابرتس در خانم زیبا وقتی که نمی توانستم او را بفروشم. اما گاهی اوقات وقتی رابرتز به خرید میرود و گاهی اوقات، آقا، ممکن است من بیشتر بخورم. @ Chefs Boyardee به دنبال شهامت یتیمان است. احتمالا احتمالا امیدوارم که در تاریخ با شخص دیگری اصلاح شود، نمیتواند برای مدت پنج ثانیه بماند. صبر کنید، بنابراین شما می گویید که شما نمی خواهید بیرون بیاورید؟ من او را دوست نداشتم زیرا او یک اسنو مزاحم بود. به نظر نمی رسد که خواهر بزرگ او را در همه چیز ببوسد. بیشتر شبیه به دوستی است که به شما می گوید دوست دوستانه خود را دوست دارند زیرا همه باید آنچه را که می خواهند بخواهند. اشتباه است اما شرارت آن نیست (یا این است؟). من دوست داشتم که آقای نایتلی عاشق او بود با وجود چیزهای. من از دوست پسر سابق بیزارم که به طور مداوم همه چیز را درباره من تعریف می کند. احتمالا \"نایتلی\" (من و خانم التون در شرایط صمیمی قرار دارند و می توانند عناوین را از دست بدهند) احتمالا به دلیل ناکامی به سر می برند. با این حال او چنین چیزی نداشت. من حدس می زنم که کمی بلوغ به دارو کمک می کند به طعم لذت بخش ترین. من عاشق جامعه و مراقبت از یکدیگر است. این فرد هرگز در یک مکانی مانند آن چیزی که کمی کمکتان می کند زندگی می کند. یا نه. آنها چیزی برای انجام دادن ندارند، اما شایعاتی نیستند. چگونه برخی از مکان های شنیده می شوند زمانی که آنها هیچ کاری انجام می دهند؟ مکان های دیگر آنها گاو نر (و بازگشت به rodeos). در جنوب آمریکا جنس در سنگهای خاکی (و سپس سوالات بی دست و پا از gynos) وجود دارد. بی نظیر عالی است. من چارس خط را دوست داشتم در مورد یتیم @ Monet @. @ آنها عالی از دور دور به نظر می آیند، اما آن را درست مثل یک ظرف غذا بزرگ قدیمی نزدیک قرار دهید. @ چیزی برای گفتن از این که از بالا به پایین از روش نوجوانان تفکر است. (امیدوارم چیزی برای گفتن داشته باشید زیرا این کار را انجام می دهد.) اما همانند آن است. شاید خوش شانس باشد که نباید با مسائل دیگر مقابله کنیم. هیچ کس واقعا نمی داند چگونه در بعضی موقعیت ها واکنش نشان می دهد. ما فقط دوست داریم به خوبی فکر کنیم به نحوی رفتار کنیم. حداقل دختر مایل است که در نهایت به دیگران گوش دهد. آیا سندرم کودک را خراب کرده است؟ (من حداقل مورد علاقه چهار بچه تا شناسایی از دست اول نمی دانم.) اما خواهر، مطمئن، اما کاملا پدر و مادر خود را مورد علاقه است. من می خواهم حدس بزنم که چگونه بسیاری از خواهر و برادر ها با رفتار خود شخص است. یک بار من مرده بودم اشتباه بود معلوم شد برادران و خواهران مسن تر پانزده سال سن داشتند. مثل اینکه تنها فرزند است. شاید این نظریه ها را در مورد این و فعالیت های جوانان خسته کننده بسازد ... قطعا در آن روز همسایگان من را مورد جاسوسی قرار دادند. من با چشم انداز Austen در آن سرگرمی دیدم. (من همسایه ها را بر روی من جاسوسی کرده ام. این جاسوسی است. جاسوسی بد است.) نسخه کیت بکینزیل تلویزیون خوب است. من عاشق سامانتا مورتون هستم (به مدت پنج سال به او علاقه مند شدم * ژاک *) و او هریت را بازی کرد. یک نسخه خوب برای تماشای زنان است. با این حال Mark Strong مکیده است. من فکر می کنم او باید فکر کند که او قرار بود به آقای دارسی بازی کند. طنز کجا بود؟ (امروز قوی تر است به عنوان یک بد بد بهتر است) نگ، نین، ننگ. این کار شدیدا انجام شد، قوی! یرمن ناتمام یکی از تنها بازیگرانی است که منحرف شده بود و به آن فکر نمی کرد. به نظر من چه بود؟ @ (چگونه می توانم همیشه ایوان مک گرگور را دوست داشته باشم؟ دختران فقیر آلبرت فینی. من می خواهم به خاطر چیز واقعی بپردازید.) بله، پس او راضی هستم که از طرف من خیلی دوست داشتنی هستم. فیلم ها برای چیزهای مختلف خوب هستند. مورتون از طریق Toni Collette بهتر است از Hyperdrives استفاده کند (نه این که من در مورد چیزهای دیگر Kiwi را تحسین نکنم). کلثت هریت را به عنوان یک مغز گاو بدون مغز به جای یک دختر شیرین که به شدت می خواهد تنها دوست خود را دوست داشته باشد، بازی کرد. در مورد افرادی که در معرض دید قرار دارند، ممکن است چیزی را شنیده باشید که احساس خوبی نداشته باشد. این می تواند صدمه به خود را بررسی بیش از حد. بعضی از چیزهای خوب در این کتاب علاوه بر سمت حسادت من (من یک پیراهن سبز پوشیدن) وجود دارد. سرود رقص من از قرن نوزدهم بسیار شبیه به سرود رقص من است و از روزهای گرد و غبار خسته کننده سنگی است. این آسان است که تصمیم بگیرید که می دانید بهترین چیز برای همه افراد دیگر چیست و یا انگیزه های آنها را قضاوت می کنید همانطور که همه خودشان هستند اما. شاید تا حدودی اما نه همه چیز. من این کتاب را خیلی دوست داشتم.
مشاهده لینک اصلی